الیس الله بکاف عبده

بعضی از آیات هستند

که وقتی اونا رو می خونم،

شرمنده ی خدا میشم..

مثل همین آیه ی

" الیس الله بکاف عبده " (الزمر، آیه ۳۶)

آیا خدا، برای بندگانش کافی نیست؟

از این عکس راحت رد نشو..

حــالـتــون بــد شــد ؟

چـنـدشتــون شــد ؟

صبــر کــن ، از ایــن عـکـس راحـت رد نـشـو

ایـن بـدن یـه مـردِ ، یـه شـیـر مــــــــرد . . .

طـراح شـکـستـن حـصـر آبـادان ،

کسـی کـه باعـث شد یـه وجـب از خـاکمـون

دسـت بعثـی ها نبـاشه ، حـالا شیمـیایـی شـده ،

بدنـشـو ببیـن ، ویـلچِـیرشـو ببـین ،

فقـط یه دنیـا شـادی هـنـوز تـو چـشماشـه ،

چـون نـذاشت ایـرانـش و ایـرانمـون

یـه تیکـه ازش کنـده شـه . . .

و حالا مــا چیــکار کردیــم

واســه این آبــــ و خاکـــ . . .

سر بریده هم حسین میگوید..

امام جماعت واحد تعاون بود،بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی

روحیه عجیبی داشت.زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می کرد عقب

توی همین رفت و امد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو از بدنش جدا کرد

چند قدمیش بودم

هنوز تنم میلرزه وقتی یادم میاد از سر بریده اش،صدا بلند شد

اسلام علیک یا ایا عبدالله

برگرفته از کتاب روی خط عاشقی

شهید عشقی پور

در روز اول مهرماه ۱۳۵۹ هنگامی که شهید عشقی پور از ماموریت برون مرزی باز می گردد، در هنگام فرود، باند پایگاه همدان توسط هواپیماهای عراقی بمباران می شود که به همین علت ایشان مجبور به اوج گیری می شود ولی به دلیل کمبود سوخت هر دو موتور خود را از دست می دهد. همسر و فرزند کوچک ایشان در بالکن منزل در حال مشاهده این منظره بودند و همسر شهید در لحظات آخر متوجه میشود که هواپیمایی که در حال برخورد با ساختمانی نیمه کاره در پایگاه است، هواپیمای همسر اوست.
او که دست کودک خردسالش را در دست گرفته بود، در این لحظات بی اختیار آنقدر دست بچه را فشار می دهد که استخوان های دست بچه خرد می شود ... روحش شاد و یادش جاودانه باد ...

خون طهارت می اورد..

درراه عشق

تمام فتواها عوض می شوند

"خون" طهارت می آورد ...

و "آب" حرام می شود ...

هرکه "خونین تر" باشد عاشق تر است ...

هرکه دستش از "آب" دورتر باشد پاک تر است ...

دگر جای لبخند نیست..

دیگر آن

لبخندِ شیرین

به لبِ رقیه ات نیست . . .

بر روی لبِ زخمیِ

یتیمه ات

که دگرجای لبخند نیست . . .

هوای حرم

این آخرین امید دل خسته ی من ست

این بار

دست به دامنِ زهرا میزنم . . .

یـاربـی ..اغفـرلـی ذنوبـی ..

یک عـذاب هــم هسـت در قیامـت ...
که تـو را مـی آورنــد ...
جلــوی اربــاب می نشـاننــد ....

و تـو فقـط...
به انگشتان دستت زُل می زنی ..!!

یـاربـی ...اغفـرلـی ذنوبـی ....

طاقتش رو نداری چشماتو ببند...

طاقتش رو نداری چشماتو ببند......

این تصویر باید تصویر اتاق شخص رئیس جمهور و دولت مردا باشه
این تصویر باید تصویر اتاق جوانهای ما باشه
این تصویر باید تصویر اتاق ........ باشه
تا داشته های این انقلاب رو به حراج نگذارند

شهیدی که میبینید ...
یکی از نیروهای اطلاعات عملیات در جنگ با عراق بوده
که بعد از اسارت به این وضع فجیع شکنجه شده و به شهادت رسیده ...
این عزیز بخاطر اینکه رمز بیسیم رو قورت میده و نخواسته کد و رمز بیسیم رو لو بده
به این وضع شکنجه شده و اول گوش و بینی و بعد هم چشم های این عزیز رو درآوردن
و در مراحل بعدی هم بینی و لبهای بالایی این شهید رو میبرند ...
و در آخر هم بعثی های ملعون نتونسته اند رمز و بدست میارن تصمیم میگیرن
شکم این شهید رو بشکافند تا شاید رمزی که روی کاغذ نوشته شده بود
و این عزیر قورت داده بودن رو از توی شکمش شاید پیدا کنند ...
کل عالم و آدم باید بدونند که جوونهای برای حفظ این نظام چی ها کشیدند
و این انقلاب و این نظام به چهار تا شعار و تیر اندازی بدست نیومده ...

زین العابدین

اللَّهُمَّ  صَلِّ  عَلَى  مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اکْفِنَا طُولَ الْأَمَلِ ، وَ قَصِّرْهُ عَنَّا بِصِدْقِ الْعَمَلِ حَتَّى  لَا نُؤَمِّلَ  اسْتِتَْمامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ ،
وَ لَا اسْتِیفَاءَ یَوْمٍ بَعْدَ یَوْمٍ ،  وَ لَا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ ، وَ لَا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ

پروردگارا! درود فرست بر محمد وآل پاکش و دورساز طول آرزوهای دنیای فانی را وکوتاه گردان آن را با درستکاری تا به حدی که ابدا ار آن ساعت عمر که گذشت، به آرزوی ساعت دیگر نباشیم و از روز گذشته ی عمر، انتظار روز دیگر را نکشیم و ننشینیم منتظر پیوستن یک نفس به نفس دگر و مطمئن نباشیم از پیوستن قدمی به قدمی دیگر.

گزیده ای از صحیفه سجادیه