انا الحق

انا الحق

عرفان حقیقی با وصول به حق و فنای دراو تحقق می یابد و عارف حقیقی با فناکردن خود در خدا به بی خودی میرسد و اناالحق بیان این بی خودی است..

بایگانی
نویسندگان

پول چیست؟

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۶ ق.ظ


چون یک پدیده‌ ی شناخته‌ شده است، تعریفی سهل و ممتنع دارد.
یعنی چون عمومِ مردم آن‌ را می‌ شناسند و با آن سر و کار دارند، به نظر شناخته‌ شده می‌ رسد و نیاز به تعریف ندارد. اما وقتی از ماهیت و چیستی پول بپرسید آن ‌جاست که خیلی‌ ها نمی‌ توانند تعریفِ دقیقی از آن ارائه دهند.

...............................................................................................................................

کلمه‌ ی «پول» در زمان اشکانیان، از زبانِ **یونانی** واردِ زبانِ‌ فارسی شد. پول از کلمه‌ ی یونانی ابولوس **Obolos** گرفته شده. ابولوس **Obolus** که جمع واژه‌ی ابولی **oboloí** است، معادلِ یک ششمِ دراخما یا درهم است. در زبانِ انگلیسی به این سکه اُبُل **obol** گفته می‌شود. واژه‌ی اُبُل با واژه‌‌ای هم‌ ریشه است که حتماً آن‌ را شنیده‌اید؛ **اُبِلیسک. در زبانِ یونانی به ابلیسکوس obelískos یا ابلیسک، که نمادِ‌ شیطان است، به خاطرِ اندازه‌ ی بزرگش، به کنایه اُبُلِ کوچک گفته می‌شود.**

یعنی اساساً واژه‌ ی اُبُلوس، که از اُبُل گرفته شده، و وارد زبان فارسی شده، با اُبِلیسک نماد شیطان هم ریشه است و به کنایه و مسخره، به ابلیسک در زبانِ یونانی اُبُلِ کوچک گفته می‌ شده است.

در واقع پول‌ های خرد در آن زمان به صورتِ میله‌ های آهنی درازی شبیه میخ بوده. چون این میله‌ ها به شکل ابلیسک بوده، به ابولی معرف شده. به چند ابولی، به صورتِ جمع ابولوس گفته شده و این واژه در زمانِ اشکانیان واردِ زبانِ فارسی شده و تبدیل شده به پول.

**پس با یک نگاهِ ریشه‌ شناختی، متوجه می‌ شویم که آن‌ چه ما هر روز در ادبیاتِ محاوره ‌ای خود تحتِ عنوانِ پول به کار می‌ بریم، همانِ ابلیسک‌ های کوچک و نمادِ شیطان است که در یونان به کار می‌ رفته و امروز بدونِ اینکه معنای آن‌ را بدانیم، در زبانِ ما مصطلح است.**

...............................................................................................................................

پول سه کارکردِ اصلی دارد:

1-**ابزار مبادله است.** یعنی کمک می‌ کند تا افراد ها و تولیدی خود را با کالاها و خدماتی که دیگران تولید کرده ‌اند و مورد نیازشان است کنند.

2-**پول ذخیره‌ ی ثروت است.** یعنی پول به ما این امکان را می‌ دهد تا و را که در اختیار داریم در آن ذخیره کنیم. مثلاً اگر ثروتی در اختیار داریم،می‌توانیم آن‌ را بفروشیم. در واقع با فروش، ثروت خود را به پول تبدیل کرده و در آن ذخیره می‌کنیم.

3-**پول معیار سنجش هست.** یعنی این‌ که شما کارها و خدمات را با و خط‌ کشی به نام می‌ سنجید. چندِ یا چندْ، واژه‌ ایست که در ادبیاتِ عامیانه مصطلح است. این کلمه‌ ی ساده در واقع یا ارزش هر چیزی را با پول می‌سنجد.

8pic.ir/images/ll3hj 

...............................................................................................................................

اما برای شناختِ پول تنها به کارکرد آن نباید اکتفا کرد.
پول فراتر از کارکردهایی که دارد و فراتر از نیازهایی که به واسطه‌ ی کارکردهایش برطرف می‌ کند می‌تواند ماهیتی یا داشته باشد. یعنی ارزشِ خودِ پول ثابت باشد یا متغیر.

**در واقع اگر یک واحدِ پولی امروز معادلِ مقدارِ مشخصی کالا، مثلاً یک قرصِ نان بیارزد، در صورتی که ماهیتاً ارزشی ثابت داشته باشد، باید همیشه قدرتِ خریدِ آن یک قرص نان را داشته باشد. اما در ماهیتِ متغیر، یا پول دچارِ کاهشِ ارزش خواهد شد، چیزی که امروز خیلی مرسوم است و دیگر نخواهد توانست آن یک واحد قرصِ نان را بخرد یا نه دچارِ افزایش ارزش خواهد شد و قادر خواهد بود بیش از آن یک واحد قرص نان را بخرد.**

فرض کنید شما یک زمینِ ۱۰۰ متری دارید. اگر همان کارکردهایی که امروز به پول داده‌ ایم به متر هم بدهیم و در ضمن ماهیتِ متر هم مثلِ پول بتواند متغیر و نه ثابت باشد، آن ‌گاه اگر روزی بخواهید زمینِ خود را بفروشید، صبر می‌کنید تا متر به جای ۱۰۰ سانتی ‌متر مثلاً ۹۰ سانتی ‌متر بشود. اگر هر متر ۱۰ سانتی‌متر کوتاه‌ تر شود، متراژ خانه‌ ی شما به جای ۱۰۰ متر به ۱۱۰ متر خواهد رسید!

از آن‌ جایی که مترْ مثلِ پول می‌ تواند ذخیره‌ ی ارزش باشد، تمامِ‌ مترها و خط‌ کش‌ها ارزش‌ مند خواهند شد و باید تولید خط‌ کش و متر را در انحصارِ خود در آورد.**چرا که هر کس می‌ تواند با جعل خط‌ کش و متر بدونِ این‌ که کار کرده و ارزشِ افزوده تولید کند، از تولیداتِ دیگران بدونِ زحمت استفاده کند.**

به مثابهِ یک نیروگاهِ تولیدِ انرژی برق است.
همان‌ طور که یک نیروگاه، انرژیِ برق تولید می‌ کند، اقتصاد هم تولید می‌ کند. انرژیِ تولیدی در نیروگاه یا باید مصرف شود یا باید ذخیره گردد. ارزشِ افزوده‌ ای هم که در اقتصاد تولید می‌شود یا شده یا پس‌ انداز و می‌ شود. ذخیره‌ سازی انرژیِ تولیدی در نیروگاه در چیزهایی مثلِ ممکن می‌ شود و ذخیره‌ سازی ارزشِ تولیدی در اقتصاد در چیزهایی مثلِ .

نه باتری در مدلِ اول خیلی ارزش دارد و نه اسکناس. هم و باتری و هم اسکناس به واسطه‌ ی انرژی و یا ارزشی که در خود ذخیره کرده‌ اند، می ‌ارزند و ارزش دارند.

**این مسئله یکی از مصادیقِ ست.یکی از ریشه‌ های ربا همین موضوع است. وقتی ماهیتِ پول می ‌تواند دارای ارزشی متغیر باشد، با تغییر ارزش آن بدون انجام کار و تولید ارزش افزوده، ثروت از جیب عده‌ ای خارج و به داخل جیب عده ‌ا‌ی دیگر ریخته می‌شود. این عین رباست.**

دکترین ربا، گرفتن مال و نفس افراد به خود آن‌ هاست. مال و ثروت از یک سو و نفس، حاصلِ دست‌ رنج و عمرِ‌ افراد، از سوی دیگر. اگر این ‌ها به اختیار و نه به اجبار از آن‌ ها گرفته شود ربا اتفاق افتاده است.
**پول در این‌ جا وقتی دچار ارزش می‌شود، می‌تواند مال و نفس افراد را به اختیارْ از کف آن‌ ها خارج کرده و به جیب عده‌ ای دیگر بریزد. این یکی از مصادیق رباست که ریشه‌ ی ربا در این حالت می‌ شود ماهیت ارزش متغیر پول.**

8pic.ir/images/ybny8 

...............................................................................................................................


**جالب است بدانید در اسلام هم همواره پول با ماهیتِ ارزشِ ثابت مدنظر بوده.**
چه در زمانی که پیامبر در صدر اسلام در شهر مدینه حاکم بودند و چه در دوران کوتاه حکومت حضرت علی (ع)، پول دارای ارزش بوده است.
مثلاً در زمانِ پیامبر؛ پولِ اصلی در عربستان به تبع دو امپراتوری بزرگ آن زمان یعنی ایران و روم، و بود. اقتصاد کوچک مدینه در آن زمان بیشتر مبتنی بر تجارت فعالیت داشت. با صادرات کالا ارزِ درهم یا دینار وارد می‌شد و با واردات کالا این ارز‌ها خارج می‌شدند. هیچ مانعی برای ورود و خروج این دو ارز خارجی در اقتصاد مدینه‌ وجود نداشت. بنابراین هر دو ارز که پول رایج مدینه بودند ارزشی ثابت داشتند.
**در واقع حجم پول مورد نیاز در اقتصاد نوپای مدینه‌ نسبت به حجم نقدینگیِ در گردش در دو امپراتوری آن زمان خیلی محدود بود. از این رو ارزش پول در اقتصاد مدینه ثابت می‌ ماند.**

حضرت علی (ع) نیز در زمانِ حکومت خود تمام پول‌ های رایج را جمع‌ آوری کردند و برای اولین بار در تاریخ اسلام سکه ضرب کردند. با کشف سکه‌ های تاریخی جدیدی که بر اساس برآورد کارشناسان، تاریخ ضرب آن به دوران حکومت امام علی(ع) برمی ‌گردد، مشخص شد نخستین سکه‌ های اسلامی توسط ایشان ضرب شده است.
با بررسیِ این سکه ‌ها مشخص شده که وزن درهمی که امام علی(ع) دستور ضرب آن را در بصره داده ‌اند، مطابق با وزن درهم شرعی است که رسول ‌الله تعیین کرده‌اند.
این در حالی است که درهم‌ های ضرب‌ شده در دوره‌ های بعدیِ حکومت‌ های اسلامی هیچ ‌یک این وزن شرعی را رعایت نکرده‌ اند. مثلاً درهم در دوره‌ ی امویان و عباسیان وزن‌ های متفاوتی داشته و با وزن درهمِ شرعی یکسان نبوده.

علی رهجو- از اعضای هیئت علمی اندیشکده ی یقین


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۳
ش د س ر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی