انا الحق

انا الحق

عرفان حقیقی با وصول به حق و فنای دراو تحقق می یابد و عارف حقیقی با فناکردن خود در خدا به بی خودی میرسد و اناالحق بیان این بی خودی است..

بایگانی
نویسندگان

تا ابد مدیون خون شهدایی هستیم که با دست خالی و در فضای رعب انگیز حکومت فاسد ندای# آزادی سر دادند.

با دست خالی بزرگترین دست نشانده ی شیطان بزرگ را از تخت به پایین کشیدند و زمینه ساز مبارک مان شدند.

بر ماست که یاد و خاطرشان را گرامی بداریم و از ثمره قیامشان با چنگ و دندان و تا پای جان محافظت بکنیم که مبادا دست نااهلان بیفتد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۳
ش د س ر

اما چه کسی باور می کند اینجا در قلب اروپا ، هزاران کیلومتر دورتر از جاییکه فرزندی از سلاله پاک نیکان و شجره پاک اهل بیت نامه ای را به نگارش درآورده، چه چیزی در حال رخ دادن است . یکی از همکاران مسلمانم در بیمارستان از اتفاقی که چند روز پیش برایش رخ داده بود چنین نقل نمود : "چند روز پیش بیمارم در حالیکه در حال ترک اتاق بود رو به من کرد و با لهجه خاص فرانسوی سوال نمود : شما مسلمان هستید دکتر! امکان دارد که کتابی را به من قرض دهید! فقط چند روز! با تعجب پرسیدم چه کتابی؟ جواب داد: قرآن. چند لحظه بدون هیچ حرفی نگاهش کردم . بیمار ادامه داد:

"چند روز پیش ایمیلی از یکی از دوستانم دریافت نمودم که در آن ضمن انتقاد از مسلمانان اشاره نموده بود که اخیرا رهبری مسلمان نامه ای را به جوانان اروپا نوشته است. تمام مدت با خود می اندیشیدم که چگونه پس از حمله به دفتر نشریه ای در پاریس آنهم توسط مسلمانان، این رهبر جرات نوشتن چنین نامه ای را به خود داده است ! چه چیزی در این نامه نوشته شده ؟ حتی در طول شب این فکر رهایم نکرد. نیمه های شب برای خوردن داروهایم بیدار شدم و بعد سعی نمودم تا متن نامه را در اینترنت پیدا کنم. نامه از رهبر ایران علی خامنه ای بود . نامه را به دقت خواندم . حس عجیبی داشتم . نامه ای که در آن خواسته شده بود تا مستقیما از کتاب آسمانی مسلمانان ، دین اسلام را ببینیم. نامه "تلنگر عجیبی" به ذهن وارد می نمود . در واقع برای من جالب است که یک رهبر مذهبی اینبار بدون هیچ تعصبی همگان را دعوت می کند تا خود به قضاوت و بررسی یک دین بنشینند. این بهترین راه شناخت است . البته من یک مسیحی هستم ولی دوست دارم تا بدون هیچ واسطه ای بدانم خدای مسلمانان از آنها چه خواسته . حالا اگر ممکن است کتاب دینیتان را چند روزی به من قرض دهید ! "

نمی دانستم چه باید بگویم . رو کردم به او و گفتم حتما تا فردا نسخه قرآن با ترجمه فرانسه را به شما هدیه خواهم داد... وقتی مریض اتاق را ترک کرد با خود فکر می کردم که این نخستین بارقه های انقلاب فکری ای است که سالیانی پیش رهبر ایران نوید آن را در اروپا داده بودند..." بله دوستان، شاید باورش کمی سخت باشد اما انقلابی دیگر در حال رخ دادن است . اینبار در اروپا...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۰۱
ش د س ر

آقازاده هم آقازاده‌های لبنانی.
با رانت پدرش می‌تونست تا ابد یه پست صوری داشته باشه و تو تهران بمونه و خوشش رو بگذرونه و بیانیه هم بده و از مزایای مقاومت لبنان بگه !!خودمون کم داریم از این مورد‌ها ؟
با همه این امکانات،
اون‌وقت این " آقازاده " تو خط مقدم بوده تو سوریه!!الحق که آقازدگی برازنده این آدم بود و بس.
جهاد مغنیه شهادتت مبارک



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۱:۱۷
ش د س ر

شمار شهدای تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه به 10 تن رسید
یک پایگاه صهیونیستی از افزایش شمار شهدای تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه خبر داد.


بر اساس بیانیه حزب الله لبنان، اسامی شهدای لبنانی از این قرار است:

1ـ شهید فرمانده محمد احمد عیسی "ابو عیسی"
متولد: عربصالیم 1972 م / متأهل / 4 فرزند
2ـ شهید جهاد عماد مغنیه "جواد"
متولد: طیردبا 1989 م / مجرد
3ـ شهید عباس ابراهیم حجازی " سید عباس"
متولد: الغازیه 1979 م / متأهل / 4 فرزند
4ـ شهید محمد علی حسن ابو الحسن "کاظم"
متولد: عین قانا 1985 م / مجرد
5ـ شهید غازی علی ضاوی "دانیال"
متولد: الخیام 1988 م / متأهل / یک پسر
6ـ شهید علی حسن ابراهیم "ایهاب"
متولد: یحمر الشقیف 1993 م / مجرد

حزب الله لبنان تأکید کرد که در این حمله دشمن صهیونیستی، چند تن از نیروهای مجاهد حزب الله به شهادت رسیدند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۳ ، ۱۱:۰۹
ش د س ر

حجت الاسلام شهاب مرادی در صفحه اینستاگرامش نوشت: روایت شده بعد از رحلت رسول خدا، شخص نامسلمان و تازه واردی در مدینه، بعد از ملاقات و پرسش‌هایی از امیرالمومنین علی علیه السلام، وقتی پاسخ سخت‌ترین سوال‌هایش را گرفت از حضرت پرسید: آیا تو محمدی؟ مولا این سخن را محترمانه ندانست و فرمود: وای بر تو! «من بنده‌ای از بنده‌های محمدم» انا عبدٌ من عبیدِ محمّد، لذا به نظر می‌رسد شعار «من محمدم» شعار مودبانه‌ای نباشد.

در پی اهانت مجله فرانسوی به رسول الله الاعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، پیشنهاد و درخواست می‌کنم این تصویر و متن زیر؛ شعارهای آن به صورت هشتگ‌ها را بازنشر بدهید:

I love Mohammad «P. B. U. H»

I hate terrorism.

I condemn insulting the holy prophets.

من عاشق محمدم

از تروریسم متنفرم

توهین به پیامبران الهی را محکوم می‌کنم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۳
ش د س ر

پدرِ امت سلامُ علیک ...

بعد از رفتنت

چه بلاها که نیامد بر سر ال عبا ... .

دخترت پشت درِ منزل وحی

ناله میزد |وامحمداه|

حیدر خونین سرت

با سوزه و آه در چاه

ناله میزد |وامحمداه|

حسن خون جگرت

کاسه ی زهر به دست

با اه ناله میزد |وامحمداه|

حسین پاره تنت

کف گودال

ناله میزد |وامحمداه| ‌.‌‌.‌.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۳ ، ۰۲:۲۱
ش د س ر

نشستم روبه رویش. زانوهایش را جمع کرد توی سینه اش. قمقمه ی آب را آوردم، نگاه کرد، زل زده بود به غروب. از لب هایش آرام آرام قطره های خون سر می خورد زیر گلویش. گفتم: «بخور دیگه» قسمت این جوری بوده حالا فقط تو از آن گروه زنده موندی، نباید تا ابد آب بخوری؟
بغضش ترکید، اشک هایش راه افتاد. بریده بریده گفت: «آب آب آب، نمی دونی چه قدر از شنیدن اسمش حالم به هم می خورد چی می گی تو؟» آب بخورم برای چی؟ همه ی دوستانم تشنه شهید شدند. آب دیگه به چه دردی می خوره؟ آب فقط اون موقع مزه داشت که همه با هم بودیم. آب اون جا آب بود، به درد می خورد، چه جوری من آب بخورم تک و تنها...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۰:۴۱
ش د س ر


چه غوغایی بر پا کردی
با لبخندت
که ذره ذره ماه شد
موج موج مهتاب...

راستش را بگو...چه دیدی؟
که برق چشم هایت اینچنین 
همه ی رعد ها را به تعظیم واداشت
و از پاکی نگاهت
هنوز هم در حیرت است
باران...

رسم دلبری را
از عباس آموخته بودی؟؟
که علمدارِ عشق شدی...
و پرستارت زینب...


همه ی لاله ها را هم که جمع کنم
سرخی شان
خون بهایت نمیشود...
خون بهای تو را "مــاه" میداند
که وقتی صورتت را دید
گرفت...
نگفته بودی دلیل همه ی ماه گرفتگی هایی...

همه ی اشک ها را
قطره قطره گلاب میکنم
تا غبارروبی کنم آرامگاه چشمهایت را

و کاش زودتر میدیدمت..
همه ی اشکهایم را
بدرقه ی راهت میکردم
تا برگردی...

نه نه...
اصلا همه ی عاشقانه اش
به رفتنت است...!
"تو زنده به آنی که آرام نگیری"...

رفتی و همه ی حسرتش
برای "مـــاه" ماند...

پ.ن1: تقدیم به شهید مهدی یاغی(کرار)
پ.ن2: ...

"برداشت آزاد"


منبع:yohyi.blog.ir/1393/08/02/ماه


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۰۵
ش د س ر


در طول تاریخ مدل‌ های مختلفی متولی اداره‌ ی زندگی بشر بوده‌ اند.این در حالی است، که بسیاری فکر می‌ کنند، تنها یک مدل برای اداره‌ ی بشر وجود دارد.

مدلِ ،که به اشتباه به واژه‌ ی ترجمه شده است،به نظر تنها مدل برای اداره‌ ی معیشتِ بشر می‌ آید.اما واقعیت این است که بشر تا کنون ۴ مدلِ اصلی را برای اداره‌ ی معیشت خود تجربه کرده‌ است.

ناکارآمدیِ مدلِ اکانامی پس از بحرانِ اقتصادیِ سالِ ۲۰۰۸ **برای چندمین بار در طولِ تاریخ** به اثبات رسید. این ناکارآمدی باعث شده که امروز عمده‌ ی متفکرانِ اقتصادی به دنبالِ مدلِ جای‌گزین برای اکانامی در غرب باشند.

مدلِ متولی معیشت در حوزه‌ ی تمدنِ هم‌ ارز با مدلِ اکانامی در حوزه‌ ی تمدنی بوده است **و قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد.**هر چند امروز هیچ حکومتی از آن برای اداره‌ی معیشت جامعه‌ ی خود استفاده نمی‌ کند، اما بررسی و بازنگریِ این مدل می‌تواند در طراحیِ مدلِ مناسبیِ برای اداره‌ی معیشتِ انسانِ مسلمانِ ایرانی مفید باشد.

هم‌ ارزِ مدل‌ های اکانامی و کدآمایی، که در دو حوزه‌ ی اصلیِ تمدنی و استفاده می‌ شدند، دو مدلِ دیگر نیز مطرح بوده‌ اند. مدل‌ های و دیگر مدل‌ های متولی معیشت بشرند که هر دو مدلِ در تاریخِ ادیانِ الهی توسطِ انبیا برجسته ‌شده‌اند.**انبیاءِ الهی هم‌ واره از ربا نهی و به بیع دعوت می‌ کرده‌ اند.**
...............................................................................................................................
در میانِ این چهار مدلِ اصلی، تنها یک واژه‌ ی غلط و بلاتکلیف است. واژه‌ ای غلط است چون به معنای **میانه‌ روی** است و معادلِ هیچ‌ یک از مدل‌ هایی که معرفی شدند نیست. واژه‌ ای بلاتکلیف است، چرا که برای تمامیِ این مدل‌ ها استفاده می‌شود. امروز در زبانِ فارسی، اقتصاد معادلِ اکانامیِ غربی، کدآماییِ ایرانی، بیعِ قرآنی و ربای مذموم است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


**مدلِ معیشتی مبتنی بر رویکردِ تعریف می‌شود.رویکردِ مشتری‌ مدار برگرفته از آیه‌ ی ۱۱۱ سوره‌ ی است. طبقِ این آیه که یک دکترینِ قرآنی است خداوند مشتریِ نفس و مال مومنین است. در این نگاه، بیعْ ساز و کار مبایعه‌ ی نفوس‌ و اموال مومنین را با خدا روشن می‌کند. دکترین بیع، چیستی، چرایی و چگونگیِ ایجادِ یک مدلِ کاملِ معیشتی است. مدلی که در آن نفوس و اموال مومنین به کیفیتی برسد که خداوند خریدار آن‌ باشد.**
دکترین بیع: 8pic.ir/images/1j6jx 

آیه ی 111 سوره ی توبه: 8pic.ir/images/ybjh7 
...............................................................................................................................
:

**حوزه‌ ی تمدنی در طول تاریخ،با الگوی معیشت ویژه‌ ی خود یعنی ، در یک رویه‌ ی ثابت، و را به عنوان یکی از روند ها و رویه‌ های ثابت، برای اداره‌ ی معاش خود به کار برده و هم‌چنان نیز آن‌ را به کار می‌ برد.**
**واقعیت‌ های تاریخی در مورد غرب، نشان می‌ دهد که هیچ‌ گاه نتوانسته به عنوان الگوی معیشت زمینه‌ ای را ایجاد کند تا غرب به صورت و بدون این‌ که بخواهد از امکانات و منابع سایر سرزمین‌ ها و حوزه‌ های تمدنی استفاده کند، خود را اداره کند.**
...............................................................................................................................
:

**همان‌ گونه که طبق آیه‌ ی ۱۱۱ سوره‌ی توبه با و انجام می‌ شود؛ نیز می‌ تواند با مال و نفس انجام شود. مال و نفس دارایی‌ های انسان هستند. دارایی‌ هایی که خدا آن‌ ها را در اختیار انسان گذارده است. برای بسیاری ربای مال همانند بیع مال قابل درک است. وقتی مال که یکی از اقسام شناخته‌ شده‌ ی آن پول است در اختیار کسی قرار گیرد و به ازای آن پول بیش‌تری از فرد مقابل طلب شود؛ اتفاق افتاده است.**

اما چگونه اتفاق می‌ افتد؟

همان‌گونه که گفته شد، مانند مال، یک برای انسان است. این دارایی را همانند مال باید با اجزای آن شناخت. یکی از اجزای این دارایی است. در این‌جا ربای نفس می‌تواند با ربا بر زمانی که افراد می‌ گذارند رخ دهد.**به عنوان مثال اگر فردی زمان برای کسی اختصاص دهد و در ازای آنْ زمان بیش‌تری از فرد مقابل طلب کند، ربای زمان و در واقع ربای نفس رخ داده است.**

اجزای متعدد دیگری نیز دارد. این اجزا را با مصادیق آن می‌ توان شناخت. مثلاً استاد یک دانشگاه مباحث و نظریه‌ های معمول و کشف شده را در یک درس خاص از یک رشته‌ ی تحصیلی به دانشجویان خود ارائه می‌ دهد. حال اگر یکی از دانشجویانش نبوغ ویژه‌ ای داشت و یک نظریه‌ ی بدیع و نویی در آن حوزه ارائه داد و در گام بعد آن استاد نظریه‌ ی دانشجویش را به نام خودش منتشر کرد، رخ داده است.

**ربا می‌تواند در اشکال یا رخ دهد.**

**اگر انسان رباخوار، از انسان هدف، در ازای مالی که می‌ دهد مال بیش‌تر، و در ازای نفسی که می‌ دهد، نفس بیش‌تری طلب کند یک ربای رخ می‌دهد. اما اگر انسان رباخوار در ازای مال، نفس بیش‌ تر و در ازای نفس، مال بیش‌تر از انسان هدف طلب کند، در این حالت ربای رخ می‌ دهد. پس ربای مال به نفس یا ربای نفس به مال، از مشتقات ربای مرکب هستند.**

افرادی که پول می‌ دهند و در ازای آن پول قصد دارند طرف مقابل را به بکشند که در این‌جا استثمار انسان هدف توسط انسان رباخوار انجام می‌شود.

**بر خلاف تصور عمومی، ربای نفس خیلی جدی‌ تر از ربای مال مطرح است. تمدن مادی غرب تنها به دلیل زمینه‌ سازی ربای مال نیست که مستعد است. ربای نفس و فراتر از آن ربای مرکب، با اجزای متعددش به صورت گسترده‌‌ ای در غرب شایع است.**

کارکردهای ربای مرکب، از بین بردن، و ، و در جامعه است.
8pic.ir/images/u5ra5 

8pic.ir/images/zsslz 
...............................................................................................................................
:

کدآمایی الگوی معیشتی است. این الگو در طول تاریخ طولانی تمدن ایران، برای اداره‌ ی معیشت انسان ایرانی استفاده می‌ شده است.الگویی که ریشه‌ ی افراد را در زمین تعریف می‌کند و بر خلاف مشابه غربی‌ اش **به دنبال پاسخ به نیازهای انسان با بهر‌ه‌ گیری از منابع موجود است.**
در ایران باستان 3 مفهمون وجود داشته به نام های: - -

کدخدا به کسی گفته می شده که بدون نیاز به شهر یا روستای دیگر با منابع خود روستا آنجا را اداره می کرده.

کدبانو هم به کسی گفته می شده که با توجه به امکانات موجود در خانه خانه را اداره می کرده.

**#آما از آمایش هست به معنای مفهومی است به این معنا که با منابع موجود در محیط خودمان زندگی و معیشت را رقم بزنیم.**
**علم اکانامی,علم تخصیص منابع به نیاز های هست.به همین دلیل برای تامین نیاز های خود ناچارند منابع سایر سرزمین ها را نیز غارت کنند.اما علم میگوید شما اطرافتان را نگاه کنید,و از منابع اطرافتان نیازهایتان را برطرف کنید,ولاغیر.**

متاسفانه این الگو تقریباً بیش از یک قرن است که متولی ندارد و هیچ حکومتی در جهان از آن برای اداره‌ ی مردم خود استفاده نمی‌کند. اما این الگو یک سابقه‌ ی ۳۰۰۰ ساله دارد و دو امپراتوری و از آن استفاده کرده‌اند. اساساً کسانی که نسبت به وجود یک چنین الگویی شک دارند باید از خود بپرسند که چطور این دو امپراتوری، گستر‌ه‌ای در حد چند کشور را اداره می‌ کرده‌اند اما الگویی برای اداره‌ ی معیشت مردم خود نداشته‌ اند؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در لینک بعدی ان شاء الله مفصل تر به دو مدل معیشتی و خواهیم پرداخت.
یا علی

پیوست:این لینک رو مطالعه کنید: www.mashreghnews.ir/ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۰۲
ش د س ر


چون یک پدیده‌ ی شناخته‌ شده است، تعریفی سهل و ممتنع دارد.
یعنی چون عمومِ مردم آن‌ را می‌ شناسند و با آن سر و کار دارند، به نظر شناخته‌ شده می‌ رسد و نیاز به تعریف ندارد. اما وقتی از ماهیت و چیستی پول بپرسید آن ‌جاست که خیلی‌ ها نمی‌ توانند تعریفِ دقیقی از آن ارائه دهند.

...............................................................................................................................

کلمه‌ ی «پول» در زمان اشکانیان، از زبانِ **یونانی** واردِ زبانِ‌ فارسی شد. پول از کلمه‌ ی یونانی ابولوس **Obolos** گرفته شده. ابولوس **Obolus** که جمع واژه‌ی ابولی **oboloí** است، معادلِ یک ششمِ دراخما یا درهم است. در زبانِ انگلیسی به این سکه اُبُل **obol** گفته می‌شود. واژه‌ی اُبُل با واژه‌‌ای هم‌ ریشه است که حتماً آن‌ را شنیده‌اید؛ **اُبِلیسک. در زبانِ یونانی به ابلیسکوس obelískos یا ابلیسک، که نمادِ‌ شیطان است، به خاطرِ اندازه‌ ی بزرگش، به کنایه اُبُلِ کوچک گفته می‌شود.**

یعنی اساساً واژه‌ ی اُبُلوس، که از اُبُل گرفته شده، و وارد زبان فارسی شده، با اُبِلیسک نماد شیطان هم ریشه است و به کنایه و مسخره، به ابلیسک در زبانِ یونانی اُبُلِ کوچک گفته می‌ شده است.

در واقع پول‌ های خرد در آن زمان به صورتِ میله‌ های آهنی درازی شبیه میخ بوده. چون این میله‌ ها به شکل ابلیسک بوده، به ابولی معرف شده. به چند ابولی، به صورتِ جمع ابولوس گفته شده و این واژه در زمانِ اشکانیان واردِ زبانِ فارسی شده و تبدیل شده به پول.

**پس با یک نگاهِ ریشه‌ شناختی، متوجه می‌ شویم که آن‌ چه ما هر روز در ادبیاتِ محاوره ‌ای خود تحتِ عنوانِ پول به کار می‌ بریم، همانِ ابلیسک‌ های کوچک و نمادِ شیطان است که در یونان به کار می‌ رفته و امروز بدونِ اینکه معنای آن‌ را بدانیم، در زبانِ ما مصطلح است.**

...............................................................................................................................

پول سه کارکردِ اصلی دارد:

1-**ابزار مبادله است.** یعنی کمک می‌ کند تا افراد ها و تولیدی خود را با کالاها و خدماتی که دیگران تولید کرده ‌اند و مورد نیازشان است کنند.

2-**پول ذخیره‌ ی ثروت است.** یعنی پول به ما این امکان را می‌ دهد تا و را که در اختیار داریم در آن ذخیره کنیم. مثلاً اگر ثروتی در اختیار داریم،می‌توانیم آن‌ را بفروشیم. در واقع با فروش، ثروت خود را به پول تبدیل کرده و در آن ذخیره می‌کنیم.

3-**پول معیار سنجش هست.** یعنی این‌ که شما کارها و خدمات را با و خط‌ کشی به نام می‌ سنجید. چندِ یا چندْ، واژه‌ ایست که در ادبیاتِ عامیانه مصطلح است. این کلمه‌ ی ساده در واقع یا ارزش هر چیزی را با پول می‌سنجد.

8pic.ir/images/ll3hj 

...............................................................................................................................

اما برای شناختِ پول تنها به کارکرد آن نباید اکتفا کرد.
پول فراتر از کارکردهایی که دارد و فراتر از نیازهایی که به واسطه‌ ی کارکردهایش برطرف می‌ کند می‌تواند ماهیتی یا داشته باشد. یعنی ارزشِ خودِ پول ثابت باشد یا متغیر.

**در واقع اگر یک واحدِ پولی امروز معادلِ مقدارِ مشخصی کالا، مثلاً یک قرصِ نان بیارزد، در صورتی که ماهیتاً ارزشی ثابت داشته باشد، باید همیشه قدرتِ خریدِ آن یک قرص نان را داشته باشد. اما در ماهیتِ متغیر، یا پول دچارِ کاهشِ ارزش خواهد شد، چیزی که امروز خیلی مرسوم است و دیگر نخواهد توانست آن یک واحد قرصِ نان را بخرد یا نه دچارِ افزایش ارزش خواهد شد و قادر خواهد بود بیش از آن یک واحد قرص نان را بخرد.**

فرض کنید شما یک زمینِ ۱۰۰ متری دارید. اگر همان کارکردهایی که امروز به پول داده‌ ایم به متر هم بدهیم و در ضمن ماهیتِ متر هم مثلِ پول بتواند متغیر و نه ثابت باشد، آن ‌گاه اگر روزی بخواهید زمینِ خود را بفروشید، صبر می‌کنید تا متر به جای ۱۰۰ سانتی ‌متر مثلاً ۹۰ سانتی ‌متر بشود. اگر هر متر ۱۰ سانتی‌متر کوتاه‌ تر شود، متراژ خانه‌ ی شما به جای ۱۰۰ متر به ۱۱۰ متر خواهد رسید!

از آن‌ جایی که مترْ مثلِ پول می‌ تواند ذخیره‌ ی ارزش باشد، تمامِ‌ مترها و خط‌ کش‌ها ارزش‌ مند خواهند شد و باید تولید خط‌ کش و متر را در انحصارِ خود در آورد.**چرا که هر کس می‌ تواند با جعل خط‌ کش و متر بدونِ این‌ که کار کرده و ارزشِ افزوده تولید کند، از تولیداتِ دیگران بدونِ زحمت استفاده کند.**

به مثابهِ یک نیروگاهِ تولیدِ انرژی برق است.
همان‌ طور که یک نیروگاه، انرژیِ برق تولید می‌ کند، اقتصاد هم تولید می‌ کند. انرژیِ تولیدی در نیروگاه یا باید مصرف شود یا باید ذخیره گردد. ارزشِ افزوده‌ ای هم که در اقتصاد تولید می‌شود یا شده یا پس‌ انداز و می‌ شود. ذخیره‌ سازی انرژیِ تولیدی در نیروگاه در چیزهایی مثلِ ممکن می‌ شود و ذخیره‌ سازی ارزشِ تولیدی در اقتصاد در چیزهایی مثلِ .

نه باتری در مدلِ اول خیلی ارزش دارد و نه اسکناس. هم و باتری و هم اسکناس به واسطه‌ ی انرژی و یا ارزشی که در خود ذخیره کرده‌ اند، می ‌ارزند و ارزش دارند.

**این مسئله یکی از مصادیقِ ست.یکی از ریشه‌ های ربا همین موضوع است. وقتی ماهیتِ پول می ‌تواند دارای ارزشی متغیر باشد، با تغییر ارزش آن بدون انجام کار و تولید ارزش افزوده، ثروت از جیب عده‌ ای خارج و به داخل جیب عده ‌ا‌ی دیگر ریخته می‌شود. این عین رباست.**

دکترین ربا، گرفتن مال و نفس افراد به خود آن‌ هاست. مال و ثروت از یک سو و نفس، حاصلِ دست‌ رنج و عمرِ‌ افراد، از سوی دیگر. اگر این ‌ها به اختیار و نه به اجبار از آن‌ ها گرفته شود ربا اتفاق افتاده است.
**پول در این‌ جا وقتی دچار ارزش می‌شود، می‌تواند مال و نفس افراد را به اختیارْ از کف آن‌ ها خارج کرده و به جیب عده‌ ای دیگر بریزد. این یکی از مصادیق رباست که ریشه‌ ی ربا در این حالت می‌ شود ماهیت ارزش متغیر پول.**

8pic.ir/images/ybny8 

...............................................................................................................................


**جالب است بدانید در اسلام هم همواره پول با ماهیتِ ارزشِ ثابت مدنظر بوده.**
چه در زمانی که پیامبر در صدر اسلام در شهر مدینه حاکم بودند و چه در دوران کوتاه حکومت حضرت علی (ع)، پول دارای ارزش بوده است.
مثلاً در زمانِ پیامبر؛ پولِ اصلی در عربستان به تبع دو امپراتوری بزرگ آن زمان یعنی ایران و روم، و بود. اقتصاد کوچک مدینه در آن زمان بیشتر مبتنی بر تجارت فعالیت داشت. با صادرات کالا ارزِ درهم یا دینار وارد می‌شد و با واردات کالا این ارز‌ها خارج می‌شدند. هیچ مانعی برای ورود و خروج این دو ارز خارجی در اقتصاد مدینه‌ وجود نداشت. بنابراین هر دو ارز که پول رایج مدینه بودند ارزشی ثابت داشتند.
**در واقع حجم پول مورد نیاز در اقتصاد نوپای مدینه‌ نسبت به حجم نقدینگیِ در گردش در دو امپراتوری آن زمان خیلی محدود بود. از این رو ارزش پول در اقتصاد مدینه ثابت می‌ ماند.**

حضرت علی (ع) نیز در زمانِ حکومت خود تمام پول‌ های رایج را جمع‌ آوری کردند و برای اولین بار در تاریخ اسلام سکه ضرب کردند. با کشف سکه‌ های تاریخی جدیدی که بر اساس برآورد کارشناسان، تاریخ ضرب آن به دوران حکومت امام علی(ع) برمی ‌گردد، مشخص شد نخستین سکه‌ های اسلامی توسط ایشان ضرب شده است.
با بررسیِ این سکه ‌ها مشخص شده که وزن درهمی که امام علی(ع) دستور ضرب آن را در بصره داده ‌اند، مطابق با وزن درهم شرعی است که رسول ‌الله تعیین کرده‌اند.
این در حالی است که درهم‌ های ضرب‌ شده در دوره‌ های بعدیِ حکومت‌ های اسلامی هیچ ‌یک این وزن شرعی را رعایت نکرده‌ اند. مثلاً درهم در دوره‌ ی امویان و عباسیان وزن‌ های متفاوتی داشته و با وزن درهمِ شرعی یکسان نبوده.

علی رهجو- از اعضای هیئت علمی اندیشکده ی یقین


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۱:۵۶
ش د س ر